تنوع طلبی جنسی در زنان و مردان!
تنوع طلبی جنسی پدیدهای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی کمرنگ شود ارضاء ناقص جنسی متولد میشود. |
بتازگی کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که مهمترین عامل طلاق در جامعه کنونی ما دخالت خانوادهها در زندگی زوجهاست که منجر به متارکه میشود، اما جوانان مجرد و زوجها نظر دیگری دارند:
آنها معتقدند مشکلات اقتصادی عامل اصلی تاخیر در ازدواج یا اصل اساسی از هم پاشیدگی خانوادههاست. غافل از اینکه اختلافات خانوادگی و مشکلات اقتصادی در گذشته بدتر از اینها بوده است،
اما در آن زمان زندگیها پابرجا تربود و قداست و استحکام بیشتری داشت، اما تنها چیزی که در گذشته نبود و در این دوران به چشم میخورد حضور ماهوارها واینترنت است که به آهستگی و با ملایمت با دلبریهای خلاقانه بر روی یکی از نیازهای حساس انسانها سایه افکنده و منجر به ایجاد حس پرشوری به نام تنوع طلبی جنسی در هر دو جنس زن و مرد شده است.
اما این تنوع طلبی جنسی چیست و چه عللی دارد که بر آمار طلاق، خیانت، فحشا و مشکلات جنسی افزوده است؟
چشم چرانی، تماشای فیلمهای محرک جنسی، دیدن تصاویر شهوت انگیز، مشاهده فیل مهای مبتذل، پوشش و آرایش نامناسب و تحریک کننده در جامعه، دیدن روابط جنسی وحشیانه، غیر بهداشتی و خلاف واقع که اجرای آن خارج از توانایی زوجین و به نوعی ناتوان کننده است و همچنین مشاهده سریالهای خیانت آمیز برخی شبکههای خارجی که سبب کاهش و کمرنگی قبح و زشتی روابط نامشروع میشود، از مهمترین عواملی است که بر تنوع طلبی جنسی زنان و مردان جامعه ما دامن زده و در پی آن انتظارات جنسی زوجها را از یکدیگر بالا برده و رسیدن به لذت و ارضای طبیعی جنسی را با مشکل مواجه کرده است و در نهایت خیانت و سپس طلاق از پیامدهای منفی آن است.
کبری ایماننژاد، کارشناس ارشد روانشناسی ریشه اصلی تنوع طلبی جنسی بخصوص در مردان را نرسیدن به ارضای کامل جنسی عنوان میکند و میگوید: تنوع طلبی جنسی پدیدهای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی کمرنگ شود ارضاء ناقص جنسی متولد میشود. به گفته او محرکهایی چون ماهواره و سایتهای غیر مجاز از عوامل پر رنگی است که موجب بروز هیجانات کاذب شده و برخی افراد بویژه مردان نمیتوانند به طور طبیعی با شریک زندگی خود به رضایتمندی جنسی برسند و همچون افراد گرسنهای هستند که همه چیز را غذا میبینند و همواره در پی کشف فردی زیباتر، جذابتر و یا روشی جدیدتر برای ارضای جنسی خویش هستند. به باور او زوجین اگر با یکدیگر رابطهای طبیعی و رضایتمند برقرار کنند، هیچگاه خیانتی پیش نخواهد آمد و زوج یا زوجه همیشه به تک همسر خود قانع و وفادار است.
ایماننژاد خاطر نشان میکند از آنجا که تنوع طلبی ذاتی است و درجه آن در افراد متفاوت است، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار با شریک زندگی خود ارضای کامل جنسی را تجربه کند میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد.
غوغای تنوع طلبی در مردان
نتایج پژوهشها نشان داده است مردان بیش از زنان تنوع طلب و به برقراری رابطه چنسی گرایش دارند و مهمترین عامل در گرایش آنان هیجانات جنسی خاموش نشده است و موارد دیگر کمبودهای روانی، عدم توانایی در حل تعارضات زناشویی، ماجراجویی، کنجکاوی در رسیدن به نادیدهها و ناشناختهها، میل به تجربه رابطه با افراد متعدد و انحرافات جنسی عنوان شده است.
ایماننژاد در رابطه با اینکه برخی افراد پس از مدتی که از زندگی مشترکشان میگذرد با اینکه ازهمسرشان رضایت دارند، احساس میکنند برای زنده و باطراوت ماندن میل جنسی یا عواطفشان به روابط و جذابیتهای جدیدتر نیاز دارند، میافزاید: لذت از روابط جنسی در بسیاری از مردان از جمله لذات قوی است که اگربخوبی تامین نشود ممکن است فرد را به سمت تنوع طلبی سوق دهد.
او بیان میکند برخی مردان حاضر نیستند که تا آخر عمر نیاز جنسی خود را سرکوب کنند و اغلب از اعتراض کردن، بیان نیاز جنسی خویش و راه کارهای عملی درمان پرهیز میکنند و در نتیجه زمانی که زمینه مناسبی فراهم شود نیاز مخفی، سرکوب شده خود را با ایجاد رابطه نامشروع جبران میکنند.
به گزارش جام جم سرا، این روانشناس ادامه میدهد: متاسفانه تنوع طلبی برای مردان جامعه کنونی و دردر این زمانه که دسترسی به برنامههای محرک و پوششهای نامناسب وجود دارد، بیشتر از گذشته است.
او میگوید تعداد مردانی که با وجود داشتن همسر اول تن به ازدواج دوم میدهند یا با دختران و زنان مجرد و متاهل وارد رابطه میشوند کم نیستند و اغلب آنها نداشتن رابطه جنسی لذت بخش و رضایتمند را دلیل قانع کنندهای برای این کارشان میدانند. این روانشناس اضافه میکند: حال اگر نارضایتی از طرف زن باشد معمولا به دلایل شرعی و قانونی، زن نمیتواند زوج دیگری برای خود انتخاب کند و در نتیجه فحشا یا پافشاری در گرفتن حق طلاق رخ خواهد داد که ذکر پیامدهای منفی آن در این نوشتار نمیگنجد.
چرا زنها تنوع طلب میشوند؟
ایماننژاد با اشاره به اینکه در زمانه کنونی محرکها بر تنوع طلبی زنان نیز افزوده است و در مواردی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران یا مردان متاهل هستیمT میگوید: تنوع طلبی در زنان برخلاف مردان ریشه در نارضایتی جنسی نداشته و اغلب نوعی کمبود یا خلا عاطفی است که موجب گرایش این جنس به برقراری روابط عاطفی و سپس رابطه جنسی نامشروع میشود. او میگوید معمولا زنان در این گونه روابط آسیب پذیرتر هستند چرا که ممکن است مرد ممکن است فقط از روی هوس با زنی رابطه برقرار کند اما قلب و احساسش درگیر آن زن نشود، به همین دلیل در صورت دوری آسیب کمتری میبیند و براحتی هم میتواند رابطه پنهانی را خاتمه بدهد، ولی این تنوع طلبی در زنان مخرب و خانمانسوز است، چرا که نگرش زن به مسائل جنسی بر اساس عواطف او شکل میگیرد و زنان براحتی مردان نمیتوانند صورت مسئله را پاک کرده و ذهن را از درگیری عاطفی تخلیه کنند، بنابراین زنان در گروه جنس آسیب پذیر قرار خواهند گرفت.
ایماننژاد میافزاید: تنها چیزی که میتوان با اطمینان کامل بیان کرد این است که همه زنان تشنه تعریف و تمجید و محبت هستند و نداشتن یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر میتواند عطش عاطفی را برانگیخته و موجب شکل گیری حس تنوع طلبی عاطفی در آنان شود.
این روانشناس تاکید میکند یکی از علل کمبود محبت در زن میتواند به دلیل اختلالات جنسی همسرش باشد که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود میآید و سبب کمرنگ شدن محبت و صمیمیت مرد به همسرش میشود.
تنوع طلبی جنسی قابل توجیه نیست
بدون شک داشتن حس تنوع طلبی جنسی در زندگی مشترک به هیچ وجه توجیه پذیر نبوده و با توجه به اینکه هیچ مرد یا زنی نمیتواند ادعا کند که در زندگی خود حداقل به لحاظ ظاهری با فردی بهتر، زیباتر یا جذاب تر از شریک زندگی اش مواجه نخواهد شد باید این حس را تحت کنترل در آورد.
ایماننژاد میگوید شناخت صحیح و انتخاب درست افراد قبل از ازدواج یکی از ملاکهایی است که موجب میشود هیچگاه زوجین در زندگی مشترک خویش دچار اشتباه نشوند.
او بیان میکند باید افراد متوجه باشند که شیطنتها، دوست بازیها، برقراری روابط باز با جنس مخالف، استقبال از راهیابی به سایتهای مستهجن اینترنتی و هیجان در تماشای برنامههای محرک ماهوارهای همه به نوعی نشان دهنده تنوع طلبی بالای فرد است که اتفاقا بعد از ازدواج بدتر هم میشود.
به گفته او بهترین راه حل این است که علت تنوع طلبی زوج یا زوجه توسط روانشناس خبره و کارآمد مشخص شود. شاید نوعی اختلال شخصیتی، ناتوانی یا نارضایتی جنسی، خلا عاطفی و غیره باشد که فرد را به زندگی بیوفا و درگیر روابط چندگانه میکند.
در پایان نکتهای که باید بر آن تاکید کرد این است که اختللات جنسی هم مانند بیماریهای دیگر جسمی و روانی بشر باید درمان شود. شرم و خجالت بیش از حد در این باره آسیبهای جبران ناپذیری به زندگی زناشویی وارد میکند و باید مشاوره و درمانهایمشکلات جنسی را در زندگی زناشویی جدیتر گرفت.