تمام هوار را بو می کشم
چشم میدوزم
زل میزنم
انگشتم را بر لبان زمین میگذارم
هیس !!
میخواهم رد نفسهایش بگوش برسد !
اما !
گوشم درد میگیرد از این همه بی صدایی
دل تنگیهایم را مچاله میکنم
و پرت میکنم سمت آسمان !
دلواپس تو میشوم
که کجای قصه مان سکوت کرده ای
که تو را نمیشنوم
No comments:
Post a Comment